معنای گل ها در دوره های مختلف متفاوت بوده است. بطور مثال:
- گل رز که مورد علاقه ی اغلب افراد است، در دوره ی رنسانس نماد شهادت و عشق آسمانی و بعد از نشانه ی آرامش،نعمت و صلح بوده است. این گل در مصر باستان نشانه ی تقوی و پاک دامنی و در عهد یونانی ها،نشانی مقدس بود و رومی ها آن را نماد فتح و پیروزی می شناختند.
- اما گل رز امروزه در همه جا معنای عشق و زیبایی دارد. در اغلب کشور ها،گل ها معنای یکسانی دارن که دانستن آن ها و استفاده به موقع از معانی آن میتواند در بهبود ارتباط،نقش موثری داشته باشد.
- گل بنفشه :به معنی نجابت و کم رویی،اندیشه ی ناگفته،پاک دامنی،فروتنی
- گل شقایق: اختلاف
- گل سرخ : عشق و زیبایی
- رز سیاه :مرگ و تسلیت
- رز سفید : عشق مبارک و فرخنده
- رز شکفته : تعهد و دوست داشتن
- دسته گل رز :قدر دانی
- ترکیبی از گل رز سفید و سرخ :سازش،اتحاد
- سوسن : ملاحت و زیبایی
- سوسن سفید : دوشیزگی و پاک دامنی
- خشخاش : تنبلی و سستی
- شکوفه پرتقال : علاقه به ازدواج
- سنبل: اندوه و تاسف
- شب بو : عشق در حال سیه روزی و بدبختی
- زنبق سفید : عفت و پاک دامنی
- کاملیای سفید : قابل ستایش و پرستیدنی
- کاملیای صورتی : در آرزوی رسیدن به یکدیگر
- کاملیای قرمز : عشق آتشین
- نیلوفر آبی : حقیقت
- آنتوریوم : عشق،علاقه و محبت
- داوودی : تو دوست فوق العادهی من هستی
- آفتاب گردان :ستایش،غرور و پرستش
- نرگس : غرور و خودبینی
- نرگس زرد : احترام
- اقاقیا : عشق پاک
- کاکتوس : پایداری و استقامت
- لاله : عاشق واقعی
- مریم : لذت بردن
- میخک : جوا مثبت به در خواست عشق
- قاصدک : وفاداری، خوشبختی و صداقت
- نسترن : احساس همدلی و تقاضای دوست داشتن
- پامچال : بدون تو ادامه ی زندگی را نمیخواهم
- یاسمن : شادی و دل پذیری
- رزماری : یاد آوری خاطره های گذشته
بعضی از آیات در قرآن موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، بطور مثال : مرد با زن برابر است.
واقعیت این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می شود، 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که زن در قرآن دیده می شود هم 24 مرتبه است
در نتیجه،نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز، یعنی 24= 24 است.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف در مورد چیزهایی که در قرآن ذکر شده با هم برابری میکند:
-
دنیا 115 =آخرت 115
-
ملائک 88 = شیطان 88
-
زندگی 145 =مرگ 145
-
سود 50 = زیان 50
-
ملت(مردم) 50 = پیامبران 50
-
ابلیس 11 = پناه جستن از شر ابلیس 11
-
مصیبت 75 = شکر 75
-
صدقه 73 = رضایت 73
-
فریب خوردن (گمراه شدن) 17 = مردگان (مردم مرده) 17
-
مسلمین 41 = جهاد 41
-
طلا 8 = زندگی راحت 8
-
جادو 60 = فتنه 60
-
زکات 32 = برکت 32
-
ذهن 49 = نور 49
-
زبان 25 =موعظه (گفتار ،اندرز) 25
-
آرزو 8 = ترس 8
-
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) 18 = تبلیغ کردن 18
-
سختی 114 = صبر 114
-
محمد (صلوات الله علیه) 4 = شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص)) 18
همچین جالب است که به دفعه های تکرار بعضی از کلمه های زیر در قرآن داشته باشیم:نماز 5 ، ماه 12 ، روز 365.
-
بنا به تحقیق،208 قطعه داستانی در قرآن مجید آمده است که برخی ادامه برخی دیگر می باشند و بعضی از آن ها نیز کامل و مستقل می باشند.
-
63 سوره از 114 سوره قرآن کریم،حاوی قصه و حکایت است و این یعنی آن که بیش از نیمی از سوره های قرآن، با هنر قصه پردازی به انتقال پیام خود پرداخته اند.
-
بیشتر قصه های قرآنی ابتدا در سوره ی اعراف و پس از آن بقره می باشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
-
بیشترین داستان های قرآنی درباره ی حضرت موسی،قوم بنی اسرائیل و فرعونیان است.
پس از آن،بالاترین آمار متعلق به داستان های حضرت ابراهیم (ع) و داستان های حضرت عیسی(ع)ومادرش حضرت مریم (ع)است.
-
هیچ یک از داستان ای قرآنی براساس خیال پردازی یا شخصی های فرضی نیست و همه قصه های قرآنی واقعیت داشته اند و در واقع، روایتی الهی از یک رویداد حقیقی می باشند.
-
گروهی از داستان های قرآن با استفهام تقدیری آغاز میشوند.
این نوع استفهام، یکی از صنایع ادبی در فن داستان نویسی است که مخاطب را تشویق میکند تاقصه را پی گیری نماید: (طه/9 وص/20).
در این روش به طور معمول داستان با این مقدمه آغاز می شود:«آیا این خبر را شنیده اید که...»
-
گروهی از داستان های قرآنی با روش نوین (چکیده نویسی) آغاز می شود، یعنی قبل از شروع متن اصلی داستان، در جمله ی کوتاهی چکیده و هدف اصلی داستان می آید و سپس از ایجاد آمادگی ذهنی، به اصل مطلب پرداخته می شود.
به عنوان نمونه به آیات 10 تا20 سوره اعراف_داستان آفرینش مراجعه کنید.
-
گاهی از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است; یعنی ابتدا داستان اصلی آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندی به خواننده کمک کند.(آل عمران/59)
-
شیوه ی قرآن در بیان قصه های عاشقانه بسیار لطیف و عبرت انگیز است.
در قرآن کریم سعی شده است تا با مسائل عشقی به صورت سمبلیک و اشاره وار بخورد شود و از ارایه ی جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده،خود داری شود.
با خواندن داستان یوسف و زلیخا،این نکته را خواهید یافت.
-
یک نکته جالب در داستان های قرآن شکسته شدن حصار زمان است.
گاهی حتی یک داستان در دل داستان دیگر آورده می شود; درحالی که در زمان های مختلف رخ داده اند.
این خصوصیت قرآن باعث می شود تا انسان با دقت و موشکافی سعی در چیدن صحیح قطعه های مختلف این داستان ها نماید و تمرکز بیشتری پیدا کند.
-
نکته دیگری آن که در قصه های قرآنی،جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در اغلب داسان های قرآنی است;(تحریم 10 و 11).
زنان در داستان های قرآنی،به وضوح معرفی می شوند و شخصیتی مستقل دارند.
-
قرآن در جاهایی که میخواهد الگویی عمومی ارایه کند و یا اندرزی فراگیر در داستان هان خود مطرح کند، از کلمات عامی مانند: مردی از خاندان فرعون(مومن/28) یا زن لوط و زن نوح(تحریم/10)استفاده میکند.